یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

ایرانی اصیل احمق نیست

سه شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۴۷ ق.ظ
چندسالی است که وقتی به روز ۷آبان نزدیک میشویم ،شاهد گسترش فعالیت تعداد زیادی از هموطنانی هستیم که در واقع بازیچه ی تبلیغات جریانات معاند شده اند .در این روزها باتاسف فراوان میتوان حقارت و بی فرهنگی و بیسوادی جماعت باستان پرست را در بالاترین سطح نظاره گر بود که عملکرد آنان تبعات زیان بار بسیاری نیز برای کشورعزیزمان از لحاظ امنیتی و منافع ملی و روابط سیاسی و اقتصادی و دیپلماتیک  با کشورهای منطقه خواهد داشت ضمن اینکه تا همین جانیزاین جریان  تاثیر سوء بسیاری داشته وادامه ی این مسیر کشورمان رابا خطرات بسیاری مواجه خواهد ساخت .بنده همواره در سروده ها و نوشته هایم تلاش میکنم به زبانی قابل فهم و عامه پسند سخن بگویم تا درک آنها برای همه آسان باشد .روی سخنم با عزیزانی است که گمان میکنند با این شیوه وطن پرستی خود رانشان داده اند و تصورشان این است که خدمتی به ایران میکنند .لطفا دقایقی را بدون هیچگونه پیش داوری و تعصب بیجا گوش فرا دهید و سعی کنید منطقی و منصفانه با مسائل روبرو شوید .در واقع علاقمندان به مقوله ی تاریخ را میتوان به دو گروه تقسیم بندی کرد
 
.ابتدا این دوگروه را معرفی مینمایم سپس شما وجدان راقاضی کنید و ببینید زیر مجموعه ی کدام یک از این دو گروه هستید؟؟   گروه اول کسانی هستند که برایشان بزرگی ومجد وشکوه وعظمت ایران یک اصل خدشه ناپذیر است .انان فقط بخشی از تاریخ را میپسندند و قبول دارند که خواسته هایشان را تامین نماید .آنان در مواجهه باچنین مطالبی هیچ نیازی به تحقیق و تفکر درخصوصی اصالت و مستند بودن  آن مطالب نمیبینند و به راحتی آنها را میپذیرند و خود نیز به آنها استناد میکنند .هر کجا نیز سخنی مخالف با علائقشان میخوانند ویا میشنوند بدون هیچ دلیل و توجیه منطقی آنرا دروغی بی ارزش میدانند و اینگونه خیال خود را آسوده میسازند. برای آنان تاریخ به منزله ی ابزاری است که میتوانند به کمک آن هر ادعای بی اساس را واقعی وهر دلیل و سند معتبر را دروغین بخوانند .هرکجا هم کم میاورند با فحاشی و الفاظ رکیک سعی در پوشاندن نقاط ضعف خود دارند .انها نه منطق دارند نه برای ادعاهایشان سند و دلیلی ارائه میدهند و نه قواعد گفتگو و مناظره را رعایت میکنند و ضمنا مرغ انان همیشه یک پادارد.در مقابل این افراد نیز کسانی هستند که اگرچه عاشق ایرانند اما بهیچ عنوان حاضر نیستند برای بزرگ جلوه دادن ایران تن به هر دروغ و جعل و خدعه دهند .انان ایران را همانگونه که بوده وهست دوست دارند و معتقدند شکوه وعظمتی که پوشالی و دروغین باشد هیچ ارزش و منفعتی  ندارد، نه برای ایران ونه برای مردمانش .انها خواهان یافتن حقیقتند به هر شکل و هر اندازه که باشد .انها ازانجا که میدانند تاریخ بهیچ عنوان علمی قطعی و خالی از ایراد و اشتباه نیست لذا همواره باعینک بدبینی مسایل را تحلیل و بررسی مینمایند.تعصب نشان دادن درخصوص مقوله ی تاریخی نشانه جهل انسان است و بدان معناست که شخص متعصب نه درک درستی از تاریخ دارد و و نه چیزی از آن میداند .حال خود قضاوت کنید که شما جزء کدام گروه هستید ؟آیا حاضرید مطلبی را که در تضاد با باورها و علائقتان است ودرعین حال منطقی ومستند نیز هست بپذیرید ؟اگر جوابتان منفی باشد که باید بگویم باکمال تاسف شما یک فریب خورده و بازیچه اید .بی تردید دانستن حقیقت بر جهل ارجحیت دارد حتی اگر آن حقیقت برایمان خوشایند نباشد .مخصوصا زمانی که صحبت از اعتقادات وباورهای انسان درمیان باشد میبایست برای یافتن حقیقت عطش بیشتری هم داشته باشد و همه تلاش خود رابرای یافتن حقیقت بکار بندد.آیا وقتی که قلبا در درستی باور واعتقادی تردید دارید آن باور واعتقاد برایتان ارزشی دارد؟بی شک ارزشی ندارد چراکه حسی از نارضایتی درونی رادر وجود شما ایجاد میکند .قصدم از مطرح نمودن این مساله این است که میخواهم جوانان هموطنم رابه چالشی فرابخوانم . وازهمه ی علاقمندان بهمقوله ی تاریخ ایران باستان میخواهم تصمیم بگیرندبدون هیچگونه اغماض و پیش داوری وتعصب در پی یافتن حقیقت برآیند.هرآنچه راتابحال خوانده و شنیده اید با دقت تجزیه وتحلیل کنید.هرسوال و تردیدی در ذهن دارید آنرا روی کاغذ بنویسید تازمانی که پاسخی قانع کننده برای آن بیابید دست از تحقیق نکشید. 
درادامه به تناقضاتی که در خصوص کورش وجود دارد اشاره خواهم کرد و تردید ندارم چنانچه شما انسانی حقیقت جو هستید با خواندن این مطالب دیگر به سادگی فریب نخواهید خورد .
ابتدا به روز ۷آبان میپردازم .روزی که آنرا روز جهانی کورش کبیر دانسته اند .اولا میدانیم که تقویم به شکلی که امروز وجود دارد درگذشته وجود نداشت ،نه اینکه هیچ تقویمی وجود نداشت بلکه اینگونه دقیق نبود .مثلا گفته اند درگذشته و دوران پیش ازاسلام سال وماه بگونه ای محاسبه میشد که آبانماه یکبار در تابستان بود و چندسال بعد در زمستان .این یعنی تاریخ مذکور نمیتواند دقیقا مصادف با تاریخی که ذکر کرده اند باشد .اما این موضوع چندان مهم نیست .موضوع دیگری که در خصوص این روز وجود دارد این است که روز ۷آبان روزی است که کورش یهودیان را از اسارت بابل نجات داد .کاملا طبیعی است که این روز برای یهودیان اهمیت فراوان داشته باشد .سؤال اینجاست که نجات دادن یهودیان ازاسارت بابل چه ارتباطی به ما دارد؟ این روز یاد آور کدامین خدمت کورش به  ایران است؟ در واقع ما بخاطر شادی یهودیان بخاطر خوش خدمتی کورش به آنان جشن میگیریم؟این کار قدری غیر منطقی نیست؟؟
موضوع دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم مقبره ی موسوم به کورش کبیر است.همانگونه که میدانید تاهمین یکصدوپنجاه سال پیش همه این مقبره رامقبره ی مادر سلیمان میشناختند وهیچ نامی از کورش درمیان نبود.اولین نفری که این مقبره رابه کورش منتسب دانسته (رابرت کرپورتر)جهانگردودیپلمات انگلیسی بودکه درسال ۱۸۱۸ ازپاسارگاد دیدن کرد.افراد دیگری نیز آنرا تکرار کردند و به تدریج مردم آنجا را مقبره کورش دانستند .انچه درخصوص کورش گفته شده هیچکدام سندیت موثقی نداشته و براساس حدس وگمان و فرضیه بوده است. ضمن اینکه  درهمان منابعی هم که درخصوص کورش وجود دارد میتوان نکات بسیاری را یافت که با ادعاهایی که درمورد کورش وجود دارد متناقض است .
بیشتر اطلاعاتی که از کورش به دست ما رسیده مربوط به هرودوت وگزنفون میباشد .هرودوت گفته کورش به طمع به دست آوردن زنی شوهر دار که بسیار زیبا بود و آن زن ملکه ماساژت هابود که ازطوایف سکایی بودند وظاهرا درصحرای جنویی خوارزم سکونت داشتند ،بطرف انها لشکرکشی کرد.ابتدا ازآن زن خواست که بااوهمراه شود اما آن زن نپذیرفت و جنگ سختی در گرفت .پادشاه ماساژت ها یعنی همسر آن زن و پسرش کشته شدند اما نهایتا دراین جنگ کورش کشته شدو ملکه دستور داد سرش رااز تنش جدا کنند و آنرا درتشتی ازخون قرار داد .اگر این روایت از هرودوت را بپذیریم پس چگونه میتوان پذیرفت که سربازان شکست خورده توانسته اند جنازه کورش را از  ماساژت های خشمگین و ناراحت  گرفته وآنرا به ایران آورده و دفن کرده باشند .این مساله بنظر شما معقول است ؟
بسیاری از جوانان علاقمند به کورش او را قهرمانی بزرگ و انسانی با مکارم اخلاقی بسیار و رفتاری توأم با انسان دوستی میدانند و میشناسند .البته اگر کورش چنین شخصیتی داشت بی شک خودبنده نیز عاشق کمالات او میشدم.اما آیا واقعا کورش چنین شخصیتی داشت؟
همانگونه که میدانید کورش در مدت ۲۰سال پادشاهی خود به تنهایی پنج تمدن بزرگ و درخشان منطقه رابرای همیشه نابود کرد. به اعتقادبسیاری از مورخان اگر نابودی این تمدنهابه دست کورش اتفاق نمی افتاد امروز دردنیایی به مراتب بهتر و پیشرفته تر زندگی میکردیم .
نمیتوان تصور کرد که پادشاهی توانسته باشدبدون جنگ وکشتار پنج تمدن را به کلی نابود کرده باشد.چنین تصوری کاملا غیر منطقی و غیرممکن است .هیچ تردیدی وجود ندارد که کورش و لشکریانش به بیرحمانه ترین شکل حمله میکردند و همه راازدم تیغ میگذراندند.اینجا این سوال پیش میاید که چگونه میتوان پادشاهی راکه سهمش درنابودی تمدنهای بشری به تنهایی بیش از تمامی پادشاهان جهان درطول تاریخ بوده است را انسانی منادی صلح و پرچمدار حقوق بشر دانست ؟و آنقدر در بزرگنمایی او افراط نمود که حتی اوراتا مقام پیامبری نیز ارتقاء داد.
میگویند کورش افراد رادرامور دینی آزاد میگذاشت اما (فلاویوس ژوزفوس)مورخ بزرگ رومی مینویسد:نه تنها درمورد امور دینی آزاد نبودند بلکه بایدطبق دستورکورش مناسک دینی راانجام میدادند وحتی در دعاکردن ازاد نبودند واگرطبق میل کورش دعانمیکردند اعدام میشدند واموالشان بنفع کورش مصادره میشد .
میگویند کورش مخالف برده داری بود،چرادربخشی از کتاب (ماتیکان هزارداتستان)که درعصرساسانیان به نگارش درآمده واحکام زرتشتیان درآن ذکر شده به احکام بردگی اختصاص دارد؟چرا مورخی گزارش میدهدکه درپیشرفته ترین سرزمینهای هخامنشی بردگان در ردیف دامها قرار داشتند؟ 
درحالیکه تنها اثر بجا مانده از کورش کتیبه اوست ،با اینحال هرروز میبینیم که جملات و متن هایی را به اومنتسب میدانند . جالب اینجاست که کسی ازخود نمیپرسد که کورش چگونه توانسته به زبان فارسی امروزی که حداقل هزار وپانصد سال پس از او وبعدازاینکه ایرانیان چهارصد سال از
زبان عربی وام گرفتند ،شکل گرفت ،سخن بگوید .
زبان رایج در آن دوران زبان فارسی پهلوی بود که زبان ضعیف والکن بود و محال است با آن زبان کسی توانسته باشد چنین سخنان حکیمانه ای گفته باشد چرا که حتی همین حالا هم بسیاری ازکلمات عربی موجود درزبان فارسی معادلی در زبان فارسی ندارند.
درخصوص کتیبه ی کورش که آنرا اولین منشور حقوق بشر مینامند ،باز هم با دروغگویی وتحریف مواجه میشویم .
اولا نخستین منشور حقوق بشر متعلق به همورابی است که حدودا هزار سال پیش از کورش میزیست .ثانیا اخیرا فاش شد که ترجمه اولی کتیبه ی کورش  بنا به درخواست اشرف پهلوی وبا پرداخت رشوه ازسوی او به کارشناسان  انان ترجمه ی کتیبه را جعل نموده وطبق سفارش اشرف پهلوی آنرا ترجمه میکنند 
ودر ترجمه ی جدید کتیبه میبینیم که هیچ سخنی که دال بر احکام حقوق بشری باشد درآن وجود ندارد .
اگربخواهم به همه ی تناقضات در خصوص کورش بپردازم شخن به درازا میکشد .بقول معروف :العاقل تکفیه الاشاره .برای عاقل یک اشاره هم کافیست .
من ایرانیم .اما احمق نیستم .تا زمانی که جواب سوالاتم را ندانم نمیتوانم چشمم راببندم وشریک در موج سواری یهودیان و سلطنت طلبان شوم .من تاریخ راباچشمان باز مینگرم نه باتعصب وخام خیالی و نه باجمود وتحریف .
این رابدانید که ایرانی اصیل احمق نیست


  • salim hamadi

نظرات  (۱)

تو همین الان داری حرف خودتو نقض میکنی!
میگی تاریخ بدون ایراد نیست
نکنه تاریخ اسلام و زندگی پیامبران بدون ایراده ؟ 😁
منابع این سایت عبارتند از :
سایت مرگ بر پهلوی . سایت مرگ بر ایرانی . سایت مرگ بر کوروش بزرگ
خدا شفات بده
کل عالم دروغ میگه
یه عده مسلمان شتر پرست خرافاتی راس میگن 😁😏

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی