یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

روزگاریست که از تو ....

سه شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۹ ب.ظ
روزگاریست که ازتو پر شده ایامم
دیدن روی تو میکند فقط آرامم
باتو عمریست که من روز به شب بسپارم
روز من شب نشود گر تو نباشی یارم
باتو من ترس ندارم چو مصیبت بارد
ازچه ترسد کس اگر چون تو عزیزی دارد
توکه باشی همه جا گوئی خدا نزدیک است 
چلچراغی نهراسم چو جهان تاریک است
تا تو هستی دل من حس جوانی دارد
باتو این عمر کجا فصل خزانی دارد 
همه ایام کنار تو عزیزند خدا میداند
عشق تو لشکر غم را زدلم میراند 
هرچه خوبی به جهان هست تویکجا داری
بی سبب نیست چنین در دل من جا داری
چونکه تو پیش منی غم برود ازیادم
چون اسیر توأم ازبند دگر آزادم 
باکسی جزتومراحرف زدن شیرین نیست
هیچ خوابم نبرد سرت چوبر بالین نیست
دیدن شادی تو حس غریبی دارد
باتو هردردی اگر هست طبیبی دارد
 
 
 
  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی