یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

ما و جماعت

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۰۵:۵۳ ق.ظ

خفتیم وجماعت همه بیدار شدند

مامست شدیم و همه هوشیار شدند

انگاه که گفتیم کسی گوش  نداشت

دیوار کسی برای ما موش نداشت

خاموش شدیم وهمه باگوش شدند

بی هوش شدیم وهمه باهوش شدند

مایکسره فریاد زدیم و نشنید کسی

گفتیم زصد درد و نرنجید کسی

مردیم زدرد و همه سرزنده شدند

ما خاک شدیم و همه جوشنده شدند

  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی