یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

بی رگ وریشه

يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۳ ق.ظ
بی رگ و ریشه ام اگر ولوله برپا نکنم
مرد نیم برای حق اگر تقلا نکنم
تاکه زبان خسته شود داد وهوارم بپاست
ترس به دل ره ندهم یاور و یارم خداست
 گرتو زحقت گذری کاربه دستت دهند
گرکه هراسان بشوی ساده شکستت دهند
خیمه ی وارفته ی تو تیرستونش کجاست
خون چو بود دربدنت سرخی خونش کجاست
گرکه گلویت نکند حق  تو را چاره ای
حق توراکس ندهد آنچه تو خود داده ای
حق چو به تاراج رود حتم یکی ظالم است
ظلم اگر پیشه بود باعث آن حاکم است

  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی