یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

روزگار

يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۷ ق.ظ
روزگار
من که باهرسازتو رقصیده ام
بارها ازدست تو رنجیده ام
هی مرا آزردی و خنجر زدی
بداگر بودم تو هم بدتر شدی
گاهگاهی میل مردن میکنم
گاه رخت غصه برتن میکنم
روزگار
من که ازدنیا نصیبم حسرت است
خستگی دیگر مرا یک عادت است
صدجفا کردی و من بودم صبور
دانم آخر راهیم سازی به گور
روزگار
کارم ازشیون دگر بگذشته است
قسمتم یزدان چنین بنوشته است
    
  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی