یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

صدشکوه از زمانه

شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۵۷ ق.ظ
امروز مثل هرروز حالی خراب دارم
ازدست روزگارم غم بی حساب دارم
تقدیرمن چنین است روز خوشی نبینم
دیریست کنج خانه بادرد همنشینم
شکرخدا چو گویم گه قصد طعنه دارم
صدشکوه و شکایت از این زمانه دارم
گاهی به طعنه گویم آخرخدا کریم است
بی شک خدا بداند دردم چقدر عظیم است
شاید خدای مردم خدای مهربان است
شاید کریم ورحمان برای دیگران است
اما خدای من نیست خدای مهربانی
دست مرا نگیرد در اوج  ناتوانی 
هرجا که بخت دخیل است بختم سیاه و زشت است
لعنت به هرچه پاداش حتی اگر بهشت است 
شکرش چرا بگویم وقتیکه رحم ندارد
وقتی که روز و شبها باران درد ببارد
بیزارم از خدایی که فکر انتقام است
آخرگناه من چیست  خطای من کدام است
تا من  به یاد دارم  باکس بدی نکردم
نامردی و خیانت  به احدی نکردم
اگر چنان که گویند تو لطف بیکرانی
کسی که دردمند است ز درب خود نرانی
قسم تورابه نامت که بی خیال من باش
 بیا و مدتی چند بفکر حال من باش

  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی