یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

به کجا توان سفر کرد

چهارشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۵۹ ق.ظ

به کجاتوان سفرکرد که غمی درآن نباشد

که در نشان زدرد و ستم و فغان نباشد

به کجاروم که درآن همه یکدلند و یکرنگ

نه صدای تیر و ترکش نه درآن نشانی ازجنگ

به کجاروم که مردم طمعی بهم ندارند

همه مهربان وعاشق همه خیرخواه ویارند

نه کسی جفانمایدنه دلی شکسته باشد

نه کسی غریب وتنها نه دری که بسته باشد

نه نشان زظلم وتبعیض نه ستمگری نه مظلوم

نه وجود دادگاهی نه قضاوتی نه محکوم

بگمانم آنچه خواهم سفری به آسمان است

که بودبهشت موعود که نصیب مردگان است

به کجاسفرنمایم که دلم بگیرد آرام 

که کمی کنم فراموش غم ودرد و رنج وآلام

  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی