یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

نشان ازعشق

چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۴۷ ق.ظ
درانجمن مستان 
درجمع تهی دستان
درمحفل یکرنگی
درسفره ی دلتنگی
درباغ اقاقی ها
در محفل ساقی ها
درشیوه ی عیاران
در ریزش هر باران
در زمزمه ی مادر
در پاکی هر باور 
در مسلک درویشان
در بزم خدا کیشان
ازعشق نشان دیدم
خورشید عیان دیدم
پاکی به تماشا بود
صد میکده آنجا بود
دل قیمت افزون داشت
چون لیلی و مجنون داشت
حق بود و حقیقت بود
پاکی به طریقت بود
ای انکه پریشانی 
از عشق چه میدانی
بر خلق نظر داری 
وز عشق حذر داری
ترسی است به چشمانت
در لرزش دستانت 
عشق جنس مخالف نیست
احساس و عواطف نیست
عشق پاکی و اخلاص است
دربوی گل یاس است 
در گرمی دستان است 
در خوبی و احسان است 
در کاشتن گلهاست
در نغمه ی بلبلهاست 
عاشق شو و این عشق است
تکلیف تواین مشق است
  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی