لزوم بازگشت به اسلام راستین (قسمت دوم)

درقسمت قبل درخصوص دلایل ضرورت بازگشت به اسلام راستین اجمالا توضیح دادم و همچنین به موانع موجود دراین مسیر نیز اشاره کردم 

همانطور که گفته شدیکی ازموانع اصلی برای درک حقیقت تعصب است .تعصب نوعی وابستگی قومی مذهبی یاسیاسی است که مبنای عقلی نداردو مانع ازانصاف درشناخت واقع است .

فرد متعصب قوم یامذهب یاگروه خودراصرفنظراز خوب یابدبودن آن به نحوی دوست داردکه قادربه شناخت خوب یابدبودن آن برمبنای عقل نیست.این همان جانبداری جاهلانه است .همانگونه که خداوند میفرماید:اذجعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیه باری کسانی که کافرشدنددردلهای خود جانبداری جاهلانه جای دادند

ازدیگر موانع خرافه گرائی است.منظور از خرافه ادعاهایی است که ریشه درعقل وشرع ندارد.

متاسفانه درمذهب تشیع خرافه نقش زیادی دارد.آنان بافاصله گرفتن ازعقلانیت و واقع گرائی عواطف را مبنای دین ورزی خویش ساختندو تصاویری خیالی از پیشوایان مسلمان تصویر نمودند که ازحقیقت به دور بوده است .آنان مرشدان خودرا در جایگاهی فرابشری قرار داده اندو برای آنان حالاتی غیرعادی توصیف کرده اندکه عقل از تصورش متحیر میشود.آنان پیشوایان خودرا نیمه خدایی تصور کرده اندکه حاله ای از نور به گرد سر آنان است و به زعم آنان پیشوایان اهل بیت مانند خداوند(بکل شئ علیم ) و(علی کل شئ قدیر)هستند.

امروزه بطشتر اهل تشیع جزابراز احساسات درباره پیشوایان اهل بیت برداشتی ازتشیع ندارندو جز شعر خوانی وگزافه گوئی درمدح آنهابه کاری در دین همت نمیگمارندودر سوگ برخی ازانها کارهایی میکنند که مایه ی شرمساری است .

درحالیکه بنابرآنچه ازتاریخ ثابت شده اهلبیت انسانهایی دانا و وارسته بوده اندکه درظاهر تفاوتی بادیگران نداشته اند ومدعی معجزه و علم غیب نبوده اند وازکسانی که درباره ی آنها غلو میکرده اند برائت می جستند.قران در چندجا میگویدخودپیغمبر هم غیب نمیداند و میگوید او هم بشری است مانند دیگران جزاینکه براو وحی میشود.یا میفرماید؛ قل لا املک لنفسی نفعا ولا ضرا ای پیامبر بگو که مالک سودوزیان خویش نیستی عقیل برادرامام علی (ع)کور بودامانه به برادر خود دخیل بست ونه امام علی عقیل رابه چنین حاجتی رساند.

حتی اگر تصور کنیم پیشوایان اهلبیت توانائی های فرابشری داشته اند اما خداوند خواسته آنها را اینکونه معرفی نماید آیا تردیدی در خیر و صلاح آنچه خداوند مقرر نموده دارید و آیا درک و فهم خودرا بالاتر از خداوند میدانید که برخلاف نص صریح قران چنین ادعاهای بی اساسی را مطرح نموده و نسبت به آنها تعصب نیز می ورزید.

یا وقتی پیامبر در چندچابه صراحت سفارش کرده که قبرهای ماراچهارانگشت اززمین بالا بیاورید(که آن چهارانگشت هم برای این است که به مرور زمان همسطح زمین گردد) ما چگونه بخود اجازه میدهیم اینهمه گنبد و بارگاه بسازیم .

میگویند همانطور که اگرکسی باحاکم شهرکار داشته باشداول باید دربان راببیند خداوند نیز واسطه میخواهد.آنها گمان میکنند که خداوند حاکمی است که خود وقت نمیکند به کارهایش رسیدگی کنند لذا وزیر میگیرد!!

آنان قبر راباب الحوائج میخوانند وبرای آن جامعه کبیره که سراسر شرک است میخوانند.بر خاک قبر سجده میکنند.آیا اینها چیزی جز شرک است ؟

یا خدایشان برای یک عزاداری ثواب هزارشهید یا به روایتی صد هزاروبه روایتی هزار هزار شهید میدهد!!

بااین حساب چه بدبخت بودند شهدای بدر و احد و صدر اسلام که نفهمیدند دستگاه این خدابچه بازی است وبی جهت جان شیرین را فدا کردندو چه خوشبختیم ما که چنین خدماتی راشناختیم ودرنتیجه آسوده میخوریم ومیخوابیم وبایک زیارت ثواب هزار هزار شهید بدر را میبریم .

این مبحث ادامه دارد

لطفا نظر خود را درخصوص این موضوع ارسال نمایید .