تناقض و رفتارهای دوگانه ی ما ایرانیان

ما ایرانیان رفتارهای دوگانه ی زیادی داریم که متنافضند .چنین رفتارهای دوگانه ای هم در رفتار حاکمان وهم مردم به چشم میخورد که دانستن بعضی از آنها خالی از لطف نیست

.از یکسو بسیاری از هموطنان اعراب را قومی وحشی و خونخوار  میدانند وآنان رالعن ونفرین میکنند و کینه ای عمیق ازآنان در دل دارند و دلیل آنها نیز برای چنین باوری نحوه ی ورود اسلام به ایران است .چراکه آنان معتقدند اعراب به زور شمشیر اسلام رابه ایران آوردند و سیل خون به راه انداختند.

حال این سوال پیش میاید که اگر جنگ و خونریزی کاری غیر انسانی و وحشیانه است پس چگونه است که وقتی سخن از جنگهای کورش ودیگرپادشاهان ایرانی بمیان میاید از آنها با افتخار یاد میکنند .با اینکه میدانیم کورش به تنهایی پنج تمدن درخشان روزگار خویش رابرای همیشه نابودکرد.بااینحال کورش را قهرمانی ملی میخوانیم و از جنایتهای او بعنوان سند افتخار یاد میکنیم .اگر اعراب بخاطر کاری که مدعی هستیم چهارده قرن پیش باایرانیان کرده اند(که البته اثبات نادرستی چنین ادعایی کار سختی نیست )مستحق لعن و نفرینند آیا ما ایرانیان که در جنگ و خونریزی سرآمد همه بوده ایم بیش از اعراب شایسته ی لعن ونفرین نیستیم و اگر جنگ و کشتار اقدامی افتخار آمیز است پس چرابه اعراب ومسلمانان توهین میکنیم و ازآنان کینه داریم .و اگر بخاطر این رفتار از اعراب بیزاریم چرا بخاطر حمله ی اسکندر و آتش زدن تخت جمشید و کشتار بی رحمانه مردم توسط آنان و یا بخاطرحمله ی مغول درقرن ششم بعداز اسلام به ایران و کشتار گسترده ی مردم توسط آنان که هردو جنگ به اعتقاد مورخان جنگهایی تمدن برانداز بوده اند زگ گردنمان متورم نمیشود و  ازآنها به بدی یاد نمیکنیم وحتی فرزندانمان را اسکندرو چنگیز و تیمور مینامیم .

از دیگر رفتارهای دوگانه ی ماایرانیان این است که بخاطر گفتن خلیج العربی به خلیج فارس شدیدترین مواضع رادر مقابل اعراب اتخاذ کرده وآنان راآماج اهانتها و الفاظ رکیک وزشت قرار میدهیم اما برای خوداین حق راقائل هستیم که  شط العرب را اروند رود بنامیم .آیا قانون خلیج با رود متفاوت است ؟ از سوئی هیچ حقی برای کشورهایی که همه عربی ودرحوره ی خلیج فارسند قائل نیستیم که لفظ خلیج العربی رابکارببرند اما خودمان این حق راداریم که شط العرب را اروند رود بنامیم !!

ما حتی نام روستاهای اطراف اهواز را ازاینکه به نامهای عربی خویش خوانده شوند تحمل نکرده و مثلا روستای علوان را الوان نامیده ایم و نام همه ی شهرهاوروستاهای عرب نشین را تغییر داده ایم .الاحواز شداهواز المحمره شدخرمشهر،الخفاجیه شدسوسنگرد،عبادان شد آبادان ،عمیدیه شد امیدیه و.....اگر چنین عملی خطاست و کسی که چنین خطایی مرتکب شودمستوجب لعن ونفرین ودشنام است چکونه خودمان همان خطارا در شکلی بسیار وسیعتر انجام داده ایم ؟

از دیگر رفتارهای دوگانه این است که از یک سو بعد از چهارده قرن یکتاپرستی به زرتشتی گری افتخار میکنیم و آرزوی بازگشت به آن دوران شکوهمند را داریم و ازاسلام بخاطر ازبین بردن آن آیین شرک آمیز و عصر حجری متنفریم و از سوی دیگر خود رابخاطر داشتن مذهب تشیع سرآمد همه ی کشورهای مسلمان میدانیم .اگر اسلام بداست چرادست ازسراسلام  برنمیداریم و حتی میخواهیم مذهب تشیع را به جهان صادر کنیم و اگر اسلام خوب است که باگذشت چهارده قرن هنوز  به آن اعتقاد داریم پس چرا درپی احیای زرتشتیگری هستیم .

 از دیگر رفتارهای دوگانه که در میان دولتمردان وجوددارد این است که آنان اجازه ی دخالت درامور داخلی کشورمان را از جانب هیچ کشوری نمیدهندکه کاملا صحیح هم هست اما به خود این اجازه را میدهند که نه تنهادرامور داخلی کشورهای همسایه و غیر همسایه دخالت کنند بلکه خودرا محق میدانند که به قیمت نابودی یک کشور و کشته شدن و آواره شدن ملیونها انسان بی گناه از یک دیکتاتور حمایت همه جانبه کنند چرا که وجودآن دیکتاتوردر راس قدرت به سود آنان است و همچنین بخود این اجازه رامیدهندکه شیعیان رادرهر کجا هستند تحریک کرده وبا دادن پول و تسلیحات به آنان زمینه ی آشوب و جنگ را فراهم سازند .

این درحالی است که حتی به نمایندگان حقوق بشر نیز اجازه ی ورود وفعالیت در کشورمان داده نمیشود و کوچکترین اظهار نظر مخالفی درخصوص مسائل داخلی کشور را بر نمی تابند .

مورد دیگر آن است که بسیاری از هموطنان خود را از نژاد برتر میدانند ودم از تمدن چندهزار ساله میزنند .آنهااقوام دیگر را تحقیر و تمسخر میکنند وزشت ترین الفاظ  والقاب را درمورد آنان بکار میبرند در حالیکه ابتدائی ترین اصول فرهنگ و تمدن احترام به دیگر اقوام و عقائد است .ضمن اینکه نژاد پرستی خود بزرگترین دلیل ونشانه ی غیر متمدن بودن و بی فرهنگی است .بعلاوه این ملت متمدن خود رابه آب وآتش میزنند و جانشان رابخطر میاندازند تا از جهنمی که خود ساخته اند فرار کنند .

ازاین دست رفتارهای دوگانه درمیان ما ایرانیان فراوان وجود دارد که نشان از بی هویتی و بلاتکلیفی ما دارد .ای کاش همه ی هموطنان به این درک برسند که آنچه رابرای خودنمی پسندند برای دیگران نیز نپسندند