یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

ترس جان

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۷:۱۵ ق.ظ

دیریست که مااسیر در دیم 

دیریست که زندگی نکردیم

ازشادی و شور بی نصیبیم 

خودرا به دروغ می فریبیم 

ترس در دلمان ریشه دوانده

مارا سر   جایمان   نشانده 

دلواپس نان و  مال  بودیم

ازترس شکنجه  لال  بودیم

ما طالب   دردسر   نبودیم

دنبال   نزاع   و  شر نبودیم

هرکس که به ظلم معترض شد

با ایل و تبار  منقرض شد

دید یم  و به سادگی  گذشتیم

با خبر شدیم  و  بر نگشتیم 

باید که به فکر چاره باشیم 

درظلمت شب  ستاره باشیم

گرتن  بدهیم  به این سیاهی

بر اینهمه ظلم  و باج خواهی

از ترس شویم اگر که پنهان 

این قصه نمی‌رسد به پایان 

باید که به  پا  کنیم  قیامی

حتی به بهای  قتل عامی

 

  • salim hamadi

نظرات  (۱)

  • علی مکرمتی
  • درودها استاد حمادی نازنین
    قلمت شیوا و پایدار
    مانا و پیروز باشید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی