مرابادردهمراهان چکار است
چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ ب.ظ
مرابادرد همراهان چکار است
که خود دردم فزون ازهمرهان است
مراکاری به کار دیگران نیست
که زخم ودرد من ازدیگران است
کسی حال مرا هرگز نپرسید
به هنگامی که درخون خفته بودم
کسی درد مرا هرگز نفهمید
اگرچه درد خود را گفته بودم
بلای جان من نازک دلی بود
اگرفریاد و آهی میشنیدم
ولی صدآه اگرروزی کشیدم
یکی را یاور و همدم ندیدم
کسی دیگرزمن یاری نخواهد
که خود صدمشکل پیچیده دارم
نخواهم شدکسی راتکیه گاهی
که خودهم پیکری فرسوده دارم
تمام عمرمن شد صرف امداد
که ازافتادگان دستی بگیرم
نمی بارم دگربر خاک خشکی
که من خودتشنه ای همچون کویرم
کنارهمرهان در خود شکستم
ولی آنان به حالم خنده کردند
درآن روزی که باید یار بودند
جوانمردی زخود شرمنده کردند
۹۶/۰۹/۱۵