چشمان سیاه
چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۸ ب.ظ
هرچه آموخته بودم به نگاهی دادم
زهد و ایمان و قیامت همه رفت از یادم
چشم شهلای نگاری دل و دین از من برد
لحظه ای رد شد وچشمش گره با چشمم خورد
هرچه استاد بمن حکمت و عرفان آموخت
همه راچشم سیاهی به چه آسانی سوخت
زانهمه سیر وسلوک هیچ نبود در یادم
چونکه در دام دو چشمان سیاه افتادم
چشم افسونگر او کرد مرا دیوانه
کرد آن چشم سیاه دربه درم از خانه
من گرفتار دو چشمان سیاهم هنوز
مبتلا بر اثرات آن نگاهم هنوز
۹۶/۰۹/۲۲