ضرورت بازگشت به اسللم راستین (قسمت پنجم)

در قسمت قبل به ایرادهایی که به مذهب تشیع وارد است پرداختم و در خصوص آنها توضیح دادم البته مواردی که میتوان به آنها اشاره نمود خیلی بیشتر از اینها هستند با اینحال به اعتقادبنده (العاقل تکفیه الاشاره) برای انسان عاقل اشاره ای هم کفایت میکند .

ازآنجا که  دراغلب مطالب به شیعیان و انحراف آنان از اسلام راستین پرداخته ام شاید برای خواننده این تصور بوجود آید که من خود سنی ام  اما باید عرض کنم که بنده شیعه زاده ام و اتفاقا در خانواده ای رشد کرده ام که بسیار متعصبد و حتی یکی از برادرانم روحانی است و مدتهاست بخاطر عقایدم بامن قهر است .اینها را گفتم که مبادا کسی تصور کند من چون سنی ام از شیعیان انتقاد میکنم ،اما واقعیت آن است که در انحراف ازاسلام راستین سهم شیعیان بسیار بیشتر از اهل تسنن است .بهمین دلیل با اصلاح تفکر شیعی و اثبات نادرستی بسیاری از باورهایشان میتوان امیدوار بودکه مسلمانان به وحدتی حقیقی دست یابند.

متاسفانه از همان زمان که شیعیان پذیرفتند و تصمیم گرفتندکه اولین قدمها را در مسیر نادرست بردارند ،علیرغم هدفی که برای خود ترسیم نموده بودند از اسلام راستین خارج شدند .در واقع آنان از ابزار مقدس برای رسیدن به اهدافی نامقدس سوء استفاده کردندو قطعا  نتیجه ای که از این تلاش کسب کرده اند  جز انحراف وگمراهی بیشتر چیز دیگری برایشان بهمراه نداشته است .آنان وقتی آگاهانه از مسیر منحرف شدند قطعا دیگر برایشان تفاوتی نداشت که در ادامه بیشتر دچار انحراف شوند .

برای اثبات این مطلب نیز میتوان به (غلاة)اشاره کرد .غلاة قسمتی از شیعه را میگویند که درباره ی پیامبر و ائمه غلو میکردند وآنان را ازحدودنبوت و امامت خارج کرده واوصاف خدائی برایشان قائل میشدند.

غلاة به چندفرقه تقسیم میشوند.اولین فرقه (سبائیه) هستند اینان اصحاب عبدالله ابن سبأ میباشند که اصلا یهودی زاده وازاهالی حمیر بوده است .او اولین کسی بود که قائل به خدائی علی شد.

(علیائیه) اینان اصحاب علیاء ابن ذراع الدوسی هستند که خود چنددسته هستند.یک دسته (ذمه) که علی راخدا و محمد رامبعوث ازطرف او میدانند.

دسته ی دیگر(عینیه) که قائل به خدائی علی ومحمد هردو هستندولی علی را درخدایی مقدم میدانند.

فرقه ی دیگر (میمیه)هستندکه قائل به خدائی علی ومحمدهستندولی محمدرا درخدائی مقدم میدانند.یک دسته کسانی هستندکه قائل به خدایی پنج تن از اصحاب کسا (محمد،علی،فاطمه،حسن،حسین) هستند.یک دسته (کیسائیه) که منسوب به مختار ابن ابی عبیده ثقفی ملقب به کیسان میباشد.آنان محمد حنفیه راامام زمان میدانند .یک دسته ( کربیه) هستندکه منسوب به ابن کرب هستند آنان نیز محمدحنفیه را امام زمان میدانند.

این انحرافها مصداق همان بیت شعر معروف است که میگوید:(خشت اول گرنهد معمارکج تا ثریا میرود دیوار کج).

درواقع شیعیان وقتی تصمیم گرفتند که باتوسل به دروغ وتحریف و جعل حقایق حقانیت خودرا اثبات کنند در ادامه طبق قانون نانوشته ای که میگوید دروغ دروغ میآورد ،بدین معنی که انکه دروغ میگویدبرای اینکه دروغ او برملا نشودگاهی مجبور میشودچندین دروغ دیگر هم سرهم کند،شیعیان نیز برای اینکه دروغها و تحریف های گذشته فاش نشود دروغهایشان بصورت سلسله وار ادامه یافت.در نهایت هم کاربه جائی رسید که میبینیم بنحوی که حجم دروغها و خیالپردازی ها و خرافات و جعلیات در اعتقادات شیعیان بیشتر از حقایق شده است .

هرکس که آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش کند که مانع برملا شدن این انحرافات و کجرویها در اسلام گردد و یا اقدامی در جهت نشر آنها انجام دهد بی شک گناهش بسیار بیشترازکسانی است که تنها درزمره ی فریب خوردگانند.چرا که یک مسلمان واقعی میبایست همواره تشنه ی حقیقت باشد نه اینکه نگران اثبات دروغین بودن باورهای خویش .نادرستی ،دروغین ومجعول بودن باوری که امروزه رواج دارد گناه کسانی نیست که خود فریب خورده اند.اما هستند کسانی که ازاین باورها سودمیبرند و بخاطر مصلحت خویش تلاش میکنند به هرنحوی مانع روشن شدن حقیقت گردند .گناه این افراد اگر بیشتر از مسببان و سازندگان و مجریان این انحرافها نباشد قطعا کمتراز آنان نیست.

گاهی باخود میاندیشم که چگونه ممکن انسانهایی که دارای عقل و منطق و بصیرتندمتوجه اینهمه انحراف و گمراهی دراعتقادات خویش نشده اند.واقعیت این است که ما آنقدر در گناه و ناروا غرق شده ایم که کور و کر شده ایم .این غفلتها نتیجه ی گناهانی است که مرتکب میشویم .

ابوسلیمان دارانی که عارف بزرگی بود گفته: مراعادت بودوقت طعام نان و نمک میخوردم .شبی درآن نمک یک دانه کنجد بودکه آنرا خوردم .یکسال حال عارفانه ی خودراگم کردم .

حال ببینید درجائی که یک دانه ی کنجد نمیگنجد صدهزار شهوت با انسان چه میکند؟؟

ماشیعیان خودرا انچنان درگیر بیهوده هاکرده ایم که از اصل به کلی غافل شده ایم و گمان میکنیم اسلام همانگونه است که ما هستیم و لذا تمام غیر شیعیان را گمراه میشماریم و حتی میخواهیم  اعتقادات خود را جهان شمول نمائیم.من نمیدانم کسانی که باچنین اعتمادبه نفسی سخن میگویند و مذهب تشیع را یگانه باور راستین میدانند آیا واقعا مذهب خود را میشناسند؟ 

هرانسان مسلمان و یکتا پرست باید تکلیفش ابتدا باخودش روشن شود .آیا او تنها باورهای خود را قبول دارد و برایش تفاوتی ندارد که آیا بر حقند و یا ناحق و دوست هم ندارد تغیری در آنها بوجود آورد و به همانها قانع است یا اینکه صرفنظر از باورهای خویش خواهان یافتن حقیقت است و در برابر حقیقت سرتسلیم فرود میاورد و تعصب را کنارمیگذارد ؟

خداوند درقران میفرماید: قل کل یعمل علی شاکلته فربکم أعلم بمن هو أهدی سبیلا :بگو که هرکس بنا برساختارخودعمل کندپس پروردگارتان به کسی که راه یافته تر است داناتر است .

مااگر واقعا مسلمانیم باید به قران به عنوان تنها منبع وحیانی که ازتحریف در امان مانده است بنگریم و قران را بالاترین ملاک برای قضاوت و تشخیص حق و ناحق بدانیم . هر آنچه باآموزه های قران مطابقت ندارد و یا درتضاد با آنهاست قطعا از اسلام نیست . وقتی به چیزی برخلاف آموزه های قران معتقد باشیم چند معنی دارد .یا اینکه دانش و فهم خود را بالاتر از خدا میدانیم ! یا اینکه فکر میکنیم منظور خدا آنچیزی نیست که گفته و یا دروغی را بخدا نسبت داده ایم یا علیرغم اگاهیمان از آنچه خداگفته برای ما خواسته ی خودمان ارجحیت دارد .

مثلا پیامبر در قران چندین بار صراحتا اعلام میکند که من ازآوردندمعجزه ناتوانم ،من از غیب و نهان آگاه نیستم ،من مالک سود و زیان خویش نیستم ، کسی جز خدا قسیم الجنه و النار (تقسیم کننده ی بهشت و جهنم) نیست ،من انسانی هستم مانند شماها ...و میبینیم که خدا هم به او اینگونه خطاب میکند که : ای محمد از گناهان خود توبه کن ...  

اما ما بی انکه توجهی به نص صریح قران بنمائیم نه تنها پیامبر را صاحب چنین توانائی هایی میدانیم بلکه او وامامان و امامزاده ها را که همگی دستشان از دنیا کوتاه است بعداز مرگ نیز قادر بر هر کاری میدانیم .

اگر خداوند میخواست که ما چنین اعتقادی داشته باشیم قطعا در قران میگفت میدانید همین یک مورد باعث چه انحرافها و کج فهمی هایی در امر دین شده است . بعنوان اولین گام عملی در راه بازگشت به اسلام راستین ابتدا خود را ملزم نمائیم که هر چیزی که برخلاف آموزه های قران به باورمان  راه یافته را بدون ذره ای تردید کنار بگذاریم و سعی کنیم باورهای مذهبی خود را یک به یک از این فیلتر عبور داده و از صحت و درستی یا نادرستی آن مطمئن گردیم .

ادامه دارد