شکسته احترام دین
دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۱۷ ق.ظ
دگرنمانده از وطن بجزصدای ناله اش
ازآن دیار پرگهرنمانده جزنخاله اش
حرامیان تکیه زده به کرسی ریاستش
چگونه دزد می کند دشمنان حراستش
غبارغم نشسته است به چهره ی تمام ما
نشسته از هراس و بیم نشسته درکلام ما
به تیغ تیز می دهند جواب هرسؤال تو
زبان به شکوه واکنی مساوی زوال تو
به جرم عشق وابتسام جزای مرگ میدهند
بهار وعطررازقی برده تگرگ میدهند
برای بستن دهان صدابهانه میکنند
گلایه را حصار در حریم خانه میکنند
به دستشان چماق دین حضورشان بنام دین
به قیمت دوامشان شکسته احترام دین
شکسته احترام دین
۰۲/۰۲/۱۱