لعنت به این دنیاکه بی وجدان وپست است
لعنت به دنیایی که بی وجدان پرست است
جائی که سردمداریش با جانیان است
جائی که قدرت درکف حرامیان است
جائی که حرف حق جوابش سرب داغ است
جائی که منطق منطق چوب وچماق است
جائی که درآن مردی ومردانگی نیست
دلبستگی برآن. بجز دیوانگی نیست
جائی که دیگربوئی از انسانیت نیست
قبحی دگر درآن زجرم و معصیت نیست
جائی که زن کالای بازار فساد است
جائی که مرد و زن اسیر اعتیاد است
جائی که ناموس و شرف را قیمتی نیست
جائی که مردان را نشان از غیرتی نیست
لعنت به این دنیا که هر سودش زیان است
لعنت به مخلوقی که همچون وحشیان است
هرکس نقابی ازدروغ بر چهره پوشد
هرکس به شکلی خون مردم را بدوشد
هرکس دراین دنیا دلش پاک وخدایی است
بی شک گرفتار و فقیر و بینوائی است
ظلم و ستم را بیند و تنها کشد آه
این زندگی گردد برایش درد جانکاه