مشوغره تو برخویش
نخند بر پیر ودرویش
نه ساکن باش در دیر
نشو بازیچه ی غیر
زکبر و خودستائی
نبرد کس ره به جائی
اگر خوابی اگر خام
چو خواهی شهرت ونام
جوانی کن تو باعقل
تبانی کن تو باعقل
نظر بر پیش رو کن
حقیقت جستجو کن
نصیحت چون چراغ است
حقیقت راسراغ است
ولی نشنو زهر کیش
نصیحت جز زدرویش
توکل بر خدا کن
دل از دنیا جدا کن
که دنیا دار فانیست
همانند جوانی است
اگر خوبی اگر بد
اگر انسان اگر دد
اگر عابد اگر مست
اگر عارف اگر پست
به آنی روز تقدیر
زند بر عمر تو تیر
دگر پایان راه است
دنی در قعر چاه است