یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

دشت گلهای شقایق

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۵۴ ق.ظ

من که درعشق آسمانم آبی است

من که شبهای دلم مهتابی است

همچو شمع یک عمر عاشق بوده ام

دشت گلهای شقایق بوده ام 

سینه ام لبریز بود از عشق ناب 

یک همیشه مست بی جام شراب

این سزاوار است که بختم این شود

قلب من ازهر چه عشق چرکین شود

این سزاوار است که قلبم خون شود

از   جفای  دلبری  مجنون  شود

من به عشق دیگر ندارم اعتماد

بی شماری دیده ام بی عشق شاد

عاشقان   اما  همه  بیچاره اند

تیره بختی با دلی  صد پاره  اند

  • salim hamadi

نظرات  (۱)

  • علی مکرمتی
  • درودها
    برخواسته از دل ، بر دل نشیند
    بسیار زیبا ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی