لجنزار کهن
در دل تاریخ ما گمگشته ایم
به جهالت کهن برگشته ایم
ادعا داریم نژاد برتریم
مدعی هستیم زعالم سرتریم
سنگ کورش رابه سینه میزنیم
بر دل خود تار کینه می تنیم
چشمها رابرحقایق بسته ایم
پای درس دشمنان بنشسته ایم
هرچه میگویند باور میکنیم
هر کلاهی میدهند سر میکنیم
مابزرگی رابه پستی دیده ایم
چاره را کورش پرستی دیده ایم
در لجنزار کهن سر می کنیم
خویش را وقت لزوم خر میکنیم
حق چواید گوشمان کر میشود
منطق ما بانگ عر عر میشود
شیوه توجیهمان فحاشی است
رسم استدلالمان اوباشی است
انچه از کورش روایت میکنند
یا که از زرتشت حکایت میکنند
جمله جعل است ودروغ است و
فریب
ادعاهایی پر ایراد و عجیب
تا بگویند ما تمدن داشتیم
پرچم عدل در جهان افراشتیم
تا بگویند ما نژاد برتریم
از همه داناتر و عاقلتریم
ما اگر عشقی به ایران داشتیم
کی در آن بذر نفاق میکاشتیم
مامسلمانیم واین آئین ماست
عاشق ایران و اسلام دین ماست
چونکه بی اسلام وطن بی محتواست
صحبت از ایران بی دین نارواست
- ۹۶/۰۸/۰۴