یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

پیکر فرسوده ام

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۵۷ ق.ظ

پیکرفرسوده ام رنج فراوان کشید

آنچه بلا دیده است جمله زتاوان کشید

درد ندانستنم بین به کجایم رساند

سنگ به سرخورده ام برسرجایم نشاند

زخم زبیگانگان عادت کارم شده 

خستگی والتهاب یکسره یارم شده

ازهمه ی همرهان سخت دل آزرده ام

چونکه ازآنان بسی زخم وزیان خورده ام

درد من ازآشناست آنکه قفایم شکست

تابخود آیم دریغ جام طلایم شکست

جام طلایم دل است این دل صدپاره ام

گاه گمان میکنم یکه و بیچاره ام 

غیر خدا در زمین هیچ ندارم حبیب

اوکه کنار من است نیستم اینجا غریب

  • salim hamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی