یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

این صدای خشم ملت است

چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۰۰ ق.ظ
آن هنگام که حکومت‌گران به بن بست رسیده باشند و هیچ راه‌حلی برای برون رفت از بحران‌هایی که خود بدست خویش ساخته‌اند، نداشته باشند و مردمِ  به تنگ آمده از ظلم و بیداد، دیگر حاضر نباشند همانند گذشته تن به ستم دهند، هنگام اعتراضات گسترده‌ و زیر و رو کننده اجتماعی فرا میرسد.
چنین است که اینک، مردم به تنگ آمده از ستم و سرکوب و گرانی و فقر و بیکاری، از چهار روز پیش در ابعادی سراسری خیابان‌ها را از آن خود کرده‌اند و و در صفی متحد و یکپارچه خواست‌های خود را برای پایان دادن به وضعیت جهنمی موجود فریاد می‌کشند.
مطالباتی که امروزه زمینه‌ی راهپیمائی‌ها و تجمعات سراسری توده‌های مردم ایران را با محوریت اعتراض به گرانی و فقر و بیکاری فراهم کرده است، سال‌هاست از سوی کارگران، معلمان، دانشجویان، پرستاران و همه اقشار زحمتکش جامعه فریاد زده شده و حکومت‌گران بدون هیچ توجهی به آنها مشغول چپاول و غارت ثروت‌های اجتماعی بوده‌اند.
آن چیزی که امروز ما در خیابان‌های شهرهای مختلف شاهد آنیم فوران خشم انباشته توده‌های مردم  ایران از غارت و اختلاس‌های میلیاردی بالاترین مقامات حکومتی و افراد و موسسه‌های مالی وابسته به حوزه قدرت در یک سو و فقر و سیه‌روزی میلیونی مردم در سوی دیگر، تا بیکاری میلیونی کارگران و جوانان، ضرب‌وشتم دست‌فروشان و کشتار کولبران، تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران و مزد بگیران زحمتکش و برپائی بساط شلاق و زندان و دار و درفش علیه هرگونه حق‌طلبی و آزادیخواهی است.
کسانی‌که تا دیروز هرگونه اعتراضات حق طلبانه مردم رابا اتهامات امنیتی و محاکمه و زندان جواب میدادند و اینک در برابر خشم توفنده میلیونی مردم ایران، اعتراضات بر حق آنان را فتنه و فتنه‌گری می‌نامند باید بدانند که دیگر زمان تغییرات بزرگ و انسانی در این مملکت فرا رسیده است و هیچ نیروی سرکوبی را یارای مقاومت در برابر حق طلبی و آزادیخواهی ما  مردم ایران نخواهد بود.
امری که در این میان روشن است و ما همراه با توده‌های مردم ایران آن‌را فریاد می‌زنیم این است که باید خواست‌های ما مردم برای پایان دادن به فقر و سیه‌روزی به کرسی نشانده شود، باید بساط هرگونه سرکوب و اختناق و زندان برچیده شود، باید همه زندانیان سیاسی آزاد و غارت‌گران ثروت‌های اجتماعی و عاملین و آمرین سرکوب و اختناق در هر مقام و منصبی مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرند، باید اموال به غارت رفته مردم در موسسه‌های مالی عودت داده شود، باید حداقل مزد کارگران و کارکنان دولت و بخش خصوصی تا پنج برابر مبلغ کنونی افزایش و حقوق‌های نجومی صاحب منصبان حکومتی برچیده شود، باید برپائی تشکل‌های مستقل کارگری و مدنی و آزادی بی‌قید و شرط بیان، مطبوعات و آزادی فعالیت احزاب برقرار و تضمین شود و باید هر آنچه که خواست توده‌های میلیونی مردم ایران است به سرعت محقق گردد. 
بدیهی است هرگونه عدم توجه نسبت به تحقق خواست‌های مردم ایران از طریق عوام‌فریبی یا دست بردن به سرکوب گسترده اعتراضات و یا تلاش برای سوار شدن به موج اعتراضات مردمی از سوی جناح‌های حکومتی و اپوزوسیون رانده شده از قدرت در گذشته و حال، راه به جائی نخواهد برد .
شاید حکومت توانسته به لطف قوه ی قهریه وسرکوب صدای معترضان را موقتا خاموش سازد اما بی تردید تا زمانی که مطالبات برحق مردم برآورده نشود این فریادهای خشم خاموش شدنی نیست .پس اگر واقعا دولتمردان دغدغه نظام را دارند میبایست این بار مطالبات ملت رابشنوند و برای حل مشکلات اقدامات عملی انجام دهند .باشعار دادن و برگزاری جلسات وهمایشها هیچ دردی از ملت دوا نخواهد شد.
ا
  • salim hamadi

نظرات  (۱)

  • رسول نصیری
  • بسیار عالی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی