لزوم بازگشت به اسلام راستین

متاسفانه درجامعه کثیری از مردم  در خصوص مسائل مربوط به دین و مذهب تعصب دارند و به هیچ عنوان حاضر نیستند بپذیرند که شایددر باورها واعتقاداتشان ایرادی وجودداشته باشد و درجهت اصلاح آن برآیند این درحالی است که اکثریت هموطنانمان تنها به این دلیل که پدران و پیشینیان آنها چنین اعتقاداتی داشته اند ازآنها پیروی میکنند و حاضرنیستند کوچکترین تغیری درآن اعتقادات وباورها ایجاد نمایند .در واقع تعصب راه را بر خردآنان  بسته است و به آنان مجالی برای ارزیابی باورهایشان نمیدهد چراکه چنین کاری را معادل کفر ورزیدن بخدا میدانند و هرکسی که دراین زمینه سخنی بیان کند  از دیدگاه آنان مرتد و بی دین است .

درخصوص تعصب پیامبر اکرم(ص)فرموده است:

من تعصب أو تعصب له فقدخلع ریق الایمان من عنقه 

هرکس که تعصب بورزدیا دیگران بخاطراو تعصب بورزندرشته های ایمان را ازگردن خود باز کرده است .ودرقران درخصوص افرادی که پیروی از پدران را دلیل باورهای خود میدانند فرموده:

واذ قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ماوجدناعلیه آباءنا او لو کان الشیطان یدعوهم الی عذاب السعیر

لذا میبینیم که دین اسلام صراحتا مخالف اینگونه تقلید و پیروی کردن است و انسانها رابه تفکر دعوت نموده است .

آنچه امروزه به نام اسلام درجریان است بهیچ عنوان نمیتواند اسلام واقعی باشد .امروزه مسلمانان دشمنی از خود بزرگتر و بی رحم تر ندارند و اختلافات میان مسلمانان بحدی است که ریختن خون یکدیگر را مباح میدانند .وضعیت اسفناکی که امروزه گریبانگیر دنیای اسلام گشته  بزرگترین دلیل برای ضرورت اصلاح باورها و اعتقاداتی است که بنام اسلام وجود دارد .این جفا به اسلام است که دین موجود را اسلام معرفی کنیم .درواقع هرجاکه اسلام به عقایدواحکامی غیراصیل آمیخته شوددرکل نسبتی باخداوند ندارد.چیری که ازتلفیق عناصراسلامی وعناصرغیراسلامی پدیدآمده باشد درواقع اسلام نیست بلکه اختراع جدیدی است که تسامحا اسلام نامیده میشود.خدا درقران میفرماید:

الا لله الدین الخالص (زمر۳)اگاه باشید که دین خالص برای خداوند است

اسلام واقعی دینی است که مردم پراکنده ی سرزمین حجاز وسپس نیمی ازجهان شناخته شده ی آن روزگاررابه یک توده و امت واحدبدل ساخت.

امااسلامی که امروزه وجود داردتوده ها را ازهم میپراکندوآنان رابانفاق و اختلاف ازهم دور میکند.بی شک ازاسلام راستین چیزی باقی نمانده وافکار مسلمانان اکنده ازگمراهیست .انچه امروزه بنام اسلام میشناسیم نه تنهاسودی نداردبلکه بسیار زیانبار هم هست .شناخت خداوندازپایه های دین است امامسلمانان خدائی ازپندار خویش ساخته اند.اسلام دین برابری و برادری است .تردیدی نیست که مسلمانان در مسیر خود که  اکنده از دشمنیها و اختلافات و فراز ونشیب ها بوده راه را به خطا رفته اند و سراز ناکجا آباد درآورده اند بنحوی که به  دهها فرقه و انشعاب تقسیم شده اند و تمام زمان و ثروت و توان خود را صرف خنثی نمودن و جنگ بایکدیگر نموده اند .لذا ضروری است که مسلمانان برای بازگشت به اسلام راستین موانع را از راه بردارند و خواهان رسیدن به وحدتی حقیقی و همیشگی گردند .امری که تاکنون هیچگاه درمیان رهبران وبزرگان مذاهب و فقها با اراده ای راستین پیگیری نشده است .آنچه مشهوداست این است که دستهای درکار است که مخالف وحدت مسلمانان و رفع اختلافات میان آنان است و اجازه ی چنین اتفاقی را به مسلمانان نمیدهد .بااینحال مامسلمانان موظفیم تک تک دراین مسیر حرکت کنیم و دیگران رانیز به این راه دعوت نمائیم تا انشاالله روزی همه ی مسلمانان  آگاه شوند و پیش ازانکه اسلام  به دردی لاعلاج گرفتار شود چاره ای بیندیشند.

ابتدا ببینیم چه موانعی برسر راه مسلمانان وجود دارد وبعد به راه حل آنها بپردازیم .

موانعی که وجود دارد عبارتند از:

-داشتن تعصب بی جا در خصوص اعتقادات دینی و مذهبی

-خرافه گرائی 

-جهل 

-تقلید 

-تاریخ مجعول اسلام و وجود احادیث و روایات مجعول فراوان 

-و مهمترین عامل نیز وجود کسانی است که ازاختلافات موجود سود میبرند و با وحدت مسلمانان منافعشان بخطر میافتد .رهبران دینی و مراجع و مفتیان 

میتوان گفت ریشه ی اختلافات میان مسلمانان به اختلاف میان دو جریان اموی و اهلبیت پیامبر باز میگردد و بجزخوارج که به هیچیک ازاین دو جریان اعتقاد وتعلق خاطری نداشتند هیچ فرقه و گرایشی دراسلام وجود ندارد که متمایل به یکی ازاین دو جریان نباشند .

این مبحث ادامه دارد 

لطفا هرکس نظری دراین زمینه دارد مطرح نماید خوشحال خواهم شد دراین خصوص نظر شماعزیزان را نیز بدانم