یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

شام تار

پنجشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۷، ۰۵:۱۴ ق.ظ

انگار این شب تار قصد گذر ندارد

این شام سرد ظلمت گویی سحر ندارد

شب بی خیال رفتن درفکر ماندگاریست

ظلمت مجال ظلم و تاراج و برده داریست

دیریست ظلمت شب حاکم برآسمان است

تاریکی مداوم دلخواه حاکمان است

دیریست شب امیر و خورشید در حصاراست

هر روز مردمانش همرنگ شام تار است 

حاکمیت ظلمت محصول ترس و جهل است

هرجا که این دوباشند البته ظلم سهل است

تاخلق اسیرجهلند  جبار شادمان است

 دلیل ظلم ظالم   رفتار مردمان است 

وقتی جواب هرظلم  ‌‌گلایه زیر لبهاست

این خلق مستحق سیاهترین   ستمهاست 

 وقتی که ظالمان را هیچ ترسی از خدا نیست

بامعترض کس از خلق همراه و همصدا نیست

این ظلمت و سیاهی همیشه ماندگار است

 فساد و ظلم وتبعیض  همواره برقرار است

ملت چو نارضایند حرکتی نمایند

دراعتراض به ظالم همراه و همصدایند

تا انکه خلق باهم حق را طلب نسازند

هم پالگان ظالم  در عرصه یکه تازند




  • salim hamadi

نظرات  (۱)

  • احسان شریعتی
  • این خلق احمق اما، همدست حاکمان است
    پاسخ:
    سلام .ظاهرا شماهم قریهه ی شاعری دارید ؟
    زیبا گفتید موافقم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی