یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

دلنوشته ها وسروده های یک خوزستانی خونگرم -اشعار سیاسی و درد نوشته های دلی پردرد

یاردبستانی من

نمیدانم که هستم هرکه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم

آخرین نظرات

۲۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

تصویر فقر

سه شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۴:۳۰ ق.ظ

فساد آید چو بیکاری زیاد است

که بیکاری ره آوردش فساد است

بنی آدم سراپا احتیاج است

نیازش بی درآمد لا علاج است

دراین دوران که چیزی رایگان نیست

که حتی رایگان یک قرص نان نیست

چگونه بی در آمد میتوان زیست

ندارد کس درآمد کار اگر نیست

جوان بیکار اگر ماند تباه است

به دنبال خلاف درکوره راه است

چو فقر آید زدین چیزی نماند

چو فقر وارد شود دین را براند

اگر انسان به سفره نان ندارد 

به دل هم نوری از ایمان ندارد

زن پاکی که بی چیز و فقیر است 

گهی برتن فروشی ناگزیر است

اگر فرزند او گرسنه باشد

به سرما کودکش برهنه باشد

نگیرند دست او را بی توقع

نه با خواهش نه بااشک و تضرع

چو معرفت نباشد فقر هم هست

نمیگیرد کسی افتاده را دست 

  • salim hamadi

معمار

سه شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۴:۰۲ ق.ظ

نمی بینم افق من پیش رویم 

نباشد جز سیاهی رو برویم

شده فردای من در بند تردید

امیدم را کند آینده تهدید

جوانی گر مجال شور وحال است 

دراین ماتمسرا شادی محال است

به لب گربسته شد نقشی زخنده

بدنبالش دوان یأسی کشنده

به رؤیا در جهان دیدم غمی نیست

گرفتار و پریشان آدمی نیست

درآنجا خوب و بد ازهم سوا بود

بدیدم هرکه را کامش روا بود

نه کس آهی کشید از زوی حسرت

نه حرفی زد کسی از فقر و عسرت

نه کس مشکل بنام زندگی داشت

نه کس دنبال نان دوندگی داشت

عدالت برقرار و عدل جاری

درون سینه ها از کینه عاری

به رؤیا آن بهشت را لمس نمودم

نبود رؤیا ولی داروی دردم 

جوان در زندگی چون خشت خام است

به راهش در کمین صیاد و دام است

اگر استاد گل حالت به او داد 

ازآن پس زندگی بر کام او باد

  که بی شک والدین معمار هستند

به معماری همه اجبار هستند

چو گردد عاقبت به خیر فرزند

دلیلش هست معماری هنرمند

 

  • salim hamadi

سرگشته در بیهوده ها

دوشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۲۰ ق.ظ
قرنها دربیهوده ها سرگشته بودیم
بیراهه ها را درپی حق گشته بودیم
اما همه پس کوچه ها بن بست بودند
گویی تمام مرشدان همدست بودند
ماتشنه بودیم و عطش بی تابمان کرد
کس آمد از آب لجن سیرابمان کرد
ماآب ناپاک خورده و مسموم گشتیم
بر قرنها سرگشتگی محکوم گشتیم 
افکارمان از دیر باز آلوده گشته
در ناکجا دنبال هر بیهوده گشته
بازیچه بودیم بی خبر ازقرنها پیش
ما رانجاست خوار نمودندو کج اندیش
مابت پرست گشتیم پس از یکتاپرستی
ماآمدیم ناگه زعرش تاقعر پستی
یکتا پرستیمان همانا شرکمان بود
شرک ریشه هایش در زمین فکرمان بود
ابزار مقدس بود و اهداف نامقدس
همچون پرطاووس که پوشانندبه کرکس
اما خدا درهیچیک از بیراهه ها نیست
در هیچ قدمگاه و ضریح مرده ها نیست 
درکشمکشهای زمان صدر اسلام
در هرکجا برده شود از آدمی نام 
در بین هرجمع سیه پوش و عزادار
آنجا که بر سر میزنند باچشم خونبار
آنجاکه میگویند اراجیف مسلم 
درهر کجا باشدبه منبر یک مؤمم 
خواهد چوکس راه حقیقت را بپوید
باید زبدعتها سراسر دست شوید
  • salim hamadi

ضرورت بازگشت به هاسلام راستین (قسمت چهارم)

دوشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۱۳ ق.ظ
درقسمتهای قبل در خصوص چرایی و موانع در مسید بازگشت به اسلام راستین اجمالا توضیح دادم 
دراین قسمت قصد دارم در خصوص ایرادهایی که به  مذهب تشیع و شیعه گری وارد است بپردازم .
  • salim hamadi